گریبان دریده

من محمد رضا کریمی متخلص به بردیا دانشجوی رشته ی فقه و حقوق هستم . نظر یادتون نره . برام اس ام اس بزنید ممنون میشم . 09363390131

گریبان دریده

من محمد رضا کریمی متخلص به بردیا دانشجوی رشته ی فقه و حقوق هستم . نظر یادتون نره . برام اس ام اس بزنید ممنون میشم . 09363390131

*قلب مادر*

داد معشوقه به عاشق پیغام

که کند مادر تو با من جنگ

هر کجا بیندم از دور، کند

چهره پرچین و جبین پرآهنگ

با نگاه غضب آلود زند

بر دل نازک من تیرب خدنگ

از در خانه مرا طرد کند

همچو سنگ از دهن قلما سنگ

مادر سنگ دلت تا زنده است

شهد در کام من و تو است شرنگ

نشوم یک دل و یک رنگ تو را

تا نسازی دل او از خون رنگ

گر تو خواهی به وصالم برسی

باید این ساعت بی خوف و درنگ

روی و سینه ی تنگش بدری

دل برون آری از آن سینه ی تنگ

گرم و خونین به منش باز آری

تا برد ز آینه ی قلبم زنگ

عاشق بی خرد ناهنجار

نه بل آن فاسق بی عصمت و ننگ

حرمت مادری از یاد ببرد

مست از باده و دیوانه ز بنگ

رفت و مادر را افکند به خاک

سینه بدرید و دل آورد به چنگ

قصد سر منزل معشوقه نمود

دل مادر به کفش چون نارنگ

از قضا خورد دم در به زمین

و اندکی رنجه شد او را آرنگ

آن دل گرم که جان داشت هنوز

او فتاد از کف آن بی فرهنگ

از زمین باز چو برخواست نمود

پی برداشتن دل، آهنگ

دید کز آن دل آغشته به خون

آید آهسته برون این آهنگ:

آه دست پسرم یافت خراش!

وای پای پسرم خورد به سنگ 

 

« ایرج میرزا »

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد